روزهای آخری

ساخت وبلاگ

با هوای تازه حالم تازه نمیشه.اومدن ابر و بارونهای تند و بی هوا ...اومدن باد تندی که لحظه ای میاد و میره و لرز و ترس رو برام میاره...گاهی یه خبر خوب تو این هوای ابری و تند و باد و سختی ها ؛دلم رو قرص به امیدوار بودن به زندگی میکنه.به اینکه شاید یه روزی هر مجله ای که تا حالا براش ایمیل فرستادم و جواب نگرفتم راهگشای کارم باشه.اینقدر این رو با خودم مرور کردم که برام شده بت و دائم میپرستمش....

روزها و شب ها به امید اینکه نوشته م مناسب برای چاپ باشه نوشتم.شاید وقت نداشتم.شاید ساپورت نشدم.شاید کلاس باید میرفتم که نرفتم و نشده برم،شاید هر روزی که مینوشتم و از دل پر درد و حجم سنگین غم هایی که از افراد به سمتم به پرواز در اومده بود مینوشتم که ننوشتم.شاید نوشتن اون همه حرف و درد میشد قاب زشت روزهای آخر ماه دوم زمستون.

به تاریخ هشتم اسفند

روزای سرد...
ما را در سایت روزای سرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zariii92 بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 5:08