تلخ تلخ

ساخت وبلاگ

رسیدم به جایی که آشنایی بهش ندارم.به جایی از ندانستن و نفهمیدن.

نمیدونم کجام و دارم چیکار میکنم.

به عکس همه ی روزایی که از دریا متنفر بودم دلم دریا میخواد....دلم میخواد برم پیشش و ازش بپرسم:تو بغلت جا هست واسه یه آدم خسته؟میشه منو بغل کنی؟میشه پیشت باشم تا حالم خوب شه؟میشه سخت نگیری و نصیحت نکنی تا من بخوابم؟خیلی بخوابم...خیلی...

دریا ساکته و هیچی نمیگه...نه اونقد ساکت ولی یدفعه ای با یه تَشر تند میاد و تو رو خیس میکنه و به خودت میایی و میبینی خودت ولباسات خیس شدی...پاهات تو ماسه ها سنگین شده و فرو رفته ...باید یکی تو رو هُل بده که بتوتی راه بری...اما خسته ام...خیلی خسته...خوابم میاد ...خیلی خوابم میاد

روزای سرد...
ما را در سایت روزای سرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zariii92 بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 13:39