روزای سرد

متن مرتبط با «زندگی» در سایت روزای سرد نوشته شده است

لال زندگی

  • تماما بریده ام...برشی از ستون فقرات تا اعماق زمین.همراه با گدازه های درونی اش...سوخته ام همراه روزها...سوختنی از جنس پاییز و زمستان, ...ادامه مطلب

  • گریز از زندگی

  • وقتی چشمم رو باز میکنم به روز و شبش فکر نمیکنم فقط،فکرها به تندی در ذهنم حمله ور میشن و نمیتونم آروم باشم...چند سال هست که آرامش ندارم؟چند سال هست که آرامش صلب شده و بی قراری های فکری حمله ور میشن؟چند سال هست که تمام وجودم ترس و لرز های فردا شده؟نمیدونم...اینقدر در سردر گمی های امروز و دیروزها دست و پا زدم که هیچ چیز جای خودش را نمیگیرد.نمیدونم ...حالم سبکی رو به مرگ رو داره.نمیدونم شاید مرگ هم اینقدر آسون و راحت نباشه که تمام و کمال دارم باهاش دست و پنجه میزنم.وجودم تقلای زندگی کردن داره.وجودم سراسر امید به زیستن داره که بتونم لحظاتش رو با لذت خودم ادامه بدم و تنها امیدم این نباشه که شاید و شاید امیدی بهتر پیش بیاد تا بتونم این امیدها رو بچشم.دوست داشتم تمام لحظه ها رو با میل خودم زندگی کنم.دوست داشتم تمام امید هامو خودم پروبال بدم نه اینکه در زیر خاکستر مدفون شده ی آبرو چال کنم و خاک چندین ساله را رویش بریزم.نمیدونم..همینقدر بی تکلیف و با دستور بیگانگان نشسته ام به تماشای زندگی.بی تکلیف و آرزوهای که هنوز به داشته نشان امیدوارم.شاید یک روز در پی همه ی این واهمه ها امیدی به زیستن با این آرزوها داشته باشم...شاید  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مشق زندگی

  • امروز روز نسبتا خوبی بود و کمی از خودم راضیم ولی اینکه چطور بتونم هنوز از پس مشکلاتم بر بیام برام هنوز سخته.دوستدارم فکرهام ریز ریز عملی بشه اما جز اینکه درس بخونم چاره ای نیس.امروز هم خوندم وخوب خواب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها